مفهوم نشان گروه سه تايی در دفينه يابي

مفهوم و تفسیر گروه سه تايی در دفينه يابي مفهوم نشان گروه سه تايي در دفينه يابي

همانطور که قبلا در توضیحات به سمبل های زیادی اشاره کردیم، نمادهای زیادی از دوران باستان به روزگار ما رسیده اند، عناصر غیر قابل اجتناب زینتی کلیساها، معابد، خانه ها و مخصوصا لوازم قبور بوده اند. به همین دلیل بیشتر سمبل هایی که قصد توضیح و تفسیرشان را داریم، علایمی هستند که افراد خبره و به اصطلاح «گرگ» های صنعت گنج پژوهان که عمرشان در این راه گذشته اند، مورد تایید قرار داده اند.

بعضی از این دیدگاه ها نیز اشتباه و نادرست هستند. حالا بیایید ببینیم که این نوع علامت گروه سه تایی به چه معناست و در داخل یک سیستم به چه علت از آن استفاده شده است .

گروه سه تايي

گروه سه تايي

تفسیر گروه سه تايی در دفينه يابي چیست ؟

با اطلاعاتی که از توضیحات روشن کننده این علایم به دست می آورید خودتان به تنهایی و یا در کنار دیگرانی که به صورت بی خودی و بی جهت وقت خود را صرف امور غیر ضروری نخواهید کرد. اکنون انسان هایی که به این باور ها منسوب باشند، به طور طبیعی همانگونه که از خدا طلب می کنند، به همان ترتیب نیز به اصطلاح فرزند خدا و حضرت جبرائیل در شرایط مختلف طلب استمداد کرده و به آنها تقدس خواهند داد.

به همین سبب، با حکاکی سمبل ها و اشکال بین این سه گانگی در معابد، کلیسا ها و خانه ها و مخصوصا بر روی سنگ قبر ها آرزوها خواهند کرد که این ارتباط تا ابد برایش باقی و محفوظ بماند.

مفهوم سه بیضی هم که در بالا آوردیم، چیزی غیر از این توضیحات که دادیم نمی باشد. در تصدیق تمامی این توضیحات، این علامت سمبل یک گنج نیست؛ به احتمال زیاد سمبل مردی است که در زیر تابوت آرمیده است.

غار سهولان

غار سهولان

سهولان

سهولان

سهولان

سهولان

غار سهولان:

 

غار «سَهولان» (کردی: Sehollan) در روستای سهولان ، ۴۲ کیلومتری جنوب شرقی شهر مهاباد میان مهاباد-بوکان و همچنین در ۲۸ کیلومتری شهر بوکان در استان آذربایجان غربی واقع شده‌است. ارتفاع سقف غار تا سطح دریاچه آن به ۵۰ متر می‌رسد و عمق آب در برخی جاها به ۳۰ متر می‌رسد. اختلاف دمای درون و بیرون غار بین ۱۰ الی ۱۵ درجه‌است.سهولان

سهولان به زبان کردی به معنی یخبندان است و مردم محلی غار را «کونه کوتر» یعنی لانه کبوتر نیز می‌نامند. دلیل این نامگذاری وجود تعداد زیادی لانه کبوتر درون غار است.سهولان

این غار در فهرست آثار طبیعی ملی ایران قرار دارد.

این غار در جریان سفر ژاک دوموگان فرانسوی به ایران و به مناطق کردنشین، در دوره قاجار توسط وی کشف شد و این هنگام مقارن با فوت سیف الدین خان مکری حاکم بوکان نیز بود.
مشخصات غار سهولانویرایش

ساختار زمین‌شناسی غار:آبی-خاکی-سنگ آهک
طول مسیر آبی کشف شده :۳۰۰ متر
طول مسیر خشکی کشف شده :۲۵۰ متر
مساحت کشف شد: حدود ۲ هکتار
مینانگین ژرفای آب: ۲۲ متر
بیشینه ژرفای آب: ۵۲ متر
میزان رطوبت: ٪۷۰ الی ٪۷۵
دمای درون غار: ۵ الی ۱۰ درجه سانتیگراد
نوع رسوبات: آهکی
وسعت تالار اصلی: ۵۸ متر در ۴۲ متر
ارتفاع سقف غار: ۵۰ متر
موجودات داخل چاه: کبوتر و خفاش
جاذبه طبیعی: وجود قندیلهای آهکی به اشکال مختلف
دیرینگی آثار بدست آمده از غار: هزاره دوم قبل از میلاد
ارتفاع از سطح دریاهای آزاد: ۱۷۵۱متر
موقعیت جغرافیائی: ۴۶ درجه شرقی و ۳۶ درجه و ۴۱ دقیقه عرض شمالی
سال حفاظت: ۱۳۷۹ و بر اساس مصوبه ۱۶۹ شورای عالی حفاظت محیط زیست ادامه مطلب

ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ ﻭ ﺑﺎﺯﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺷﮑﺴﺖ ﺭﻭﻣﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺳﻮﺭﻧﺎ

 ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ ﻭ ﺑﺎﺯﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺷﮑﺴﺖ ﺭﻭﻣﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺳﻮﺭﻧﺎ

ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ

ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ

 

 ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ ﻭ ﺑﺎﺯﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺷﮑﺴﺖ ﺭﻭﻣﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺳﻮﺭﻧﺎ:

ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ

ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 33 ﻕ . ﻡ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ ﺑﻨﺎﯼ ﻇﻠﻢ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﺮﺩ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ ﺍﻭ
ﺷﻮﺭﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻓﺮﺍﺭﯼ ﮔﺸﺖ . ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺳﮑﺎﻫﺎ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﯾﺎﺭﯼ
ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺗﺨﺖ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ .
ﺳﺮﺩﺳﺘﻪ ﯼ ﺷﻮﺭﺷﯿﺎﻥ ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻩ ﺍﯼ ﺑﻨﺎﻡ ﺗﯿﺮﺩﺍﺩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﺭ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺑﻪ ﺗﺨﺖ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ ﺗﮑﯿﻪ
ﺯﺩ . ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺑﺎ ﮐﻤﮏ ﺳﮑﺎﻫﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ . ﺍﻣﺎ ﺗﯿﺮﺩﺍﺩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﭘﺴﺮ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺭﺍ
ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺩﺷﻤﻦ ﺩﯾﺮﯾﻨﻪ ﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺭﻭﻣﯿﺎﻥ ﮔﺮﯾﺨﺖ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﮔﺮﻭﮔﺎﻥ
ﺑﻪ ﺍﻣﭙﺮﺍﺗﻮﺭ ﺭﻭﻡ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻗﯿﺼﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺳﭙﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺍﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﺨﺖ ﺑﺎﺯ
ﮔﺮﺩﺩ .
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 24 ﻕ. ﻡ ﺳﻔﯿﺮ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺭﺍﻫﯽ ﺭﻭﻡ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺗﯿﺮﺩﺍﺩ ﻭ ﭘﺴﺮﻓﺮﻫﺎﺩ ﺭﺍ ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﻧﻤﺎﯾﺪ . ﺍﮐﺘﺎﻭﯾﻮﺱ
ﺍﻣﭙﺮﺍﺗﻮﺭ ﺭﻭﻡ ﻭ ﺳﻨﺎﯼ ﺭﻭﻡ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﺴﺮ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺗﯿﺮﺩﺍﺩ ﺭﺍ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ
ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﻪ ﮐﻤﮑﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮐﻨﻨﺪ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﮐﺘﺎﻭﯾﻮﺱ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ
ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﭘﺴﺮ ﻓﺮﻫﺎﺩ …. ﺑﯿﺮﻗﻬﺎﯼ ﺭﻭﻣﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺣﺮﺍﻥ ﻭ ﺷﮑﺴﺖ ﺍﻓﺘﻀﺎﺡ ﺁﻣﯿﺰ ﮐﺮﺍﺳﻮﺱ
ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺳﻮﺭﻧﺎ … ﻧﺼﯿﺐ ﭘﺎﺭﺕ ﻫﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﭘﺲ ﺩﻫﺪ .

ﺟﻨﮓ ﺣﺮﺍﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﻨﮕﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺍﺭﯼ ﺳﻮﺭﻧﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮐﺮﺍﺳﻮﺱ ﺍﻣﭙﺮﺍﺗﻮﺭ ﺭﻭﻡ
ﺷﮑﺴﺘﯽ ﺑﺲ ﺧﻔﺖ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺟﺎﻥ ﮐﺮﺍﺳﻮﺱ ﻭ ﭘﺴﺮﺵ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﯾﺎﻓﺘﻪ
ﺑﻮﺩ . ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺍﮐﺘﺎﻭﯾﻮﺱ ﺍﻣﭙﺮﺍﺗﻮﺭ ﺭﻭﻡ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺷﺮﻣﺴﺎﺭﯼ ﺭﻭﻣﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﺩ . ﺍﻣﺎ
ﭘﺎﺭﺗﻬﺎ ﻧﯿﺰ ﻋﻼﻗﻤﻨﺪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﭘﯿﺮﻭﺯﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ .
ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﮐﺘﺎﻭﯾﻮﺱ ﭘﺎﻓﺸﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﻇﻠﻤﻬﺎﯼ ﻓﺮﻫﺎﺩ
…ﻭﯼ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ .
ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻧﯿﺰ ﭼﻮﻥ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﻣﯿﺎﻥ ﻣﺪﻋﯽ ﺗﺎﺝ ﻭ ﺗﺨﺘﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺑﺘﺮﺍﺷﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺷﻮﺭﺷﯿﺎﻥ ﺣﻤﺎﯾﺖ
ﮐﻨﻨﺪ …. ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﻫﺎﯼ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﻡ ﺑﺎﺯﭘﺲ
ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ .
ﺍﻣﭙﺮﺍﺗﻮﺭ ﺭﻭﻡ ﻧﯿﺰ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﺭﻭﺩ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﺮﻗﻬﺎ ﺑﻪ ﺭﻭﻡ ﺟﺸﻨﻬﺎﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺮﭘﺎﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻃﺎﻕ ﻧﺼﺮﺗﻬﺎ
ﺑﺮﺍﻓﺮﺍﺷﺖ .ﮔﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﺮﻕ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﯽ ﭘﺲ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ !!!
ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺗﺮﺳﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﻣﯿﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺳﺴﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﯾﺪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻗﻄﻊ
ﺭﺍﺿﯽ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﺮﻗﻬﺎ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ .ﭘﺲ ﺍﯾﻦ ﺧﻔﺖ ﺍﺯ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺗﻬﺎﯼ ﺷﺠﺎﻉ
. ﭘﺎﺭﺗﻬﺎ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺳﻪ ﺟﻨﮓ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻫﻢ ﺑﺮ ﺭﻭﻡ ﺟﻬﺎﻧﮕﯿﺮ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺣﺮﯾﻔﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﻤﯽ ﺩﯾﺪ … ﭘﯿﺮﻭﺯ ﺷﺪﻧﺪ.

ساراگون کیست؟؟

ساراگون کیست؟؟

ساراگون

ساراگون

 

ساراگون کبیر اولین بنیانگذار اولین امپراتوری روی زمین

اولین تمدن های بشری در ناحیه بین النهرین در بین دو رود دجله و فرات پدیدآمدند.اولین تمدن بزرگی که به وجود آمد سومر نامیده شد که توسط تمدن دیگری فتح شد.سومری ها توانسته بودند نخستین خط نوشتاری و چرخ و سیستم آبیاری و کتابخانه ها را در طول تاریخ بسازند.

فاتحان سومر تکنولوژی پیشرفته تر از آنها را نداشتند اما سلاح های پیشرفته تری نسبت به آنها را توانسته بودند بسازند.فرمانروای آکد توانسته بود بر سومر مسلط شود سارگون نام داشت.

بر طبق افسانه ها او فرزند نامشروع الهه Innana بود که در معبد پریستس متولد شده بود اما به احتمال زیاد او فرزند نامشروع یکی از روسپیان معبد بود که در آب رها شده بود.او خود در مورد خود گفته بود .«مادر حقیر و بیچاره ٔ من مرا حامله شد و در پنهانی زائید و در سبدی از نی بر روی آب گذاشت و در آن را با قیر بست ».با توجه به متون خط میخی پیرمرد باغبانی شاید هم پادشاه شهر Kish او را وقتی که در سبدی در میان رود سرگردان بود یافت. و او به تدریج به پادشاه نزدیک شد و بد از قدرتمند شدن بر او شورید او به فرمانروایی آن شهر رسید
لوگازکسی( Lugalzagesi) پادشاه سومر قبل از حمله سارگون بود که اولین کسی بود که توانسته بود سومر را متحد کند.با فتح شهر سومر توسط سارگون پادشاهی او سقوط کرد و سارگون توانست اولین امپراتوری روی زمین را بنا کند.بعد از شکست Lugalzagesi شهر به سختی حاکمیت سارگون را بر خود پذیرفتند و او را بعنوان فرمانروای خود قبول کردند.

سارگون اولین فتحش را در سال 2340 قبل از میلاد که فتح سومر بود را با موفقیت به انجام رسانده بود.بزودی امپراتوری سارگون در سراسر بین النهرین گسترش یافت او لشگر کشی های موفقی نیز به آسیای صغیر و جنوب شرق عربستان سعودی داشت.
بین النهرین باستان نیز مانند یونان باستان دارای شهرهای کوچکی بود که بروی زمین های حاصلخیز بنا شده بودند.و فاصله کمی از هم داشتند و سارگون با فنح این شهر ها توانست اولین امپراتوری روی زمین را بنا کند امپراتوری او شامل بین النهرین بخش هایی از سوریه و ایران امروزی می شده است..

سارگون 35 سال بعد از فتح سومر فرمانروایی کرد و در سال 2305 قبل از میلاد درگذشت جانشینان او نیز عملکرد موفقی داشتند اما نتوانستند به خوبی او فرمانروایی کنند.او در سراسر دوران پادشاهی خود با شورش های متعددی در قلمرو خود مواجه شد.او در میان پادشاهان سومری جزو محبوب ترین فرمانروایان بود او برای افزایش قدرت خود و سرکوب شورش ها توانسته بود یک ارتش ثابت 5400 نفری را تشکیل دهد که در آن روزگار یکی از بزرگترین و قوی ترین ارتش های جهان محسوب می شد هزینه نگهداری چنین ارتشی نیز بسیار بالا بود که او هزینه این ارتش را از غنائم و غارت ها تامین می کرد.

سارگون پایتختی جدید به نام آگاد (Agade) در محل دوردستی در شمال بنا نهاد و آن را تبدیل به ثروتمندترین و نیرومندترین شهر جهان کرد. مردم شمال سومر و مهاجمان فاتح به تدریج با یکدیگر آمیختند و از نظر قومی و زبانی به نام آکدی (Akkadians) شناخته شدند. سرزمین سومر نام مرکب سومر و آکد به دست آورد.

از لحاظ مذهبی سومری ها خدایان و الهه های متعددی را می پرستیدند که مورد مقبولیت سارگون قرار گرفت سارگون خود را راهبه آنو موعود و انیل که خدایان سومری ها بودند معرفی کرد.بین داستان ساراگون و موسی شباهت های بسیاری وجود دارد و عده ای او را بخاطر پیدا شدنش در رود به حضرت موسی تشبیه می کنند همچنین شباهت های بسیاری بین ساراگون و نمرودی که در قرآن به آن اشاره شده است وجود دارد.

منشور نبونید !؟

منشور نبونید

نبونید

نبونید

 

منشور نبونید:

نبونید (نَبونیدوس) آخرین شاه در سنت پادشاهی بابل است که پس از شکست از کورش هخامنشی، به پادشاهی او و استقلال کشورش پایان داده می‌شود. او به مدت هفده سال از سال ۵۵۶ تا سال ۵۳۹ پیش از میلاد شاه بابل بود.

نبونید، روحانی (و بقولی فرماندارزاده‌ای) بود که بدون تبار شاهانه و با گزینش مجمع روحانیان به پادشاهی انتخاب شده بود. مادر او کاهن نیایشگاه سین (خدای ماه) در شهر سیپار بود و خود او نیز به پیروی از مادر، شیفتگی و دلبستگی فراوانی به خدای ماه داشت.

این دلبستگی شدید به سین و دوری گزیدن از پرستش مردوک به عنوان خدای بزرگ که از محتوای منشور او هویدا است، واکنش‌ها و نارضایتی‌هایی را در بابل فراهم آورده بود.

نسخه‌های متعدد منشور استوانه‌ای شکل نبونید که در حدود سال‌های ۵۵۵ تا ۵۴۰ پیش از میلاد نوشته شده‌اند، از نیایشگاه شمس در شهر سیپار و نیز از کاخ سلطنتی در شهر بابل بدست آمده و از نظر شکل و مضمون تقریباً مانند یکدیگر هستند. هر یک از آنها در سه ستون به خط و زبان بابلی نو (آکدی) و ۵۱ سطر نویسانده شده است.

یکی از این نسخه‌ها در موزه برلین و دستکم یکی از آنها در موزه بریتانیا در لندن نگهداری می‌شود. نسخه لندن توسط باستان‌شناس کلدانی به نام هرمز رسام (که یابنده منشور کورش نیز بود) در شهر سیپار پیدا شده است. این کتیبه ۲۳ سانتیمتر طول و ۹ سانتیمتر قطر دارد و با شماره ANE 91109 در قفسه ۱۲ از گالری ۵۵ موزه بریتانیا نگهداری می‌شود.

در این کتیبه، که در سال سیزدهم پادشاهی او (۵۴۳ پیش از میلاد) و چهار سال پیش از غلبه کورش نوشته شده، نبونید به شرح بازسازی سه نیایشگاه می‌پردازد: نیایشگاه اِهلهول در شهر حران برای سین مردخدای ماه؛ نیایشگاه اِبباردر شهر سیپار برای شمس مردخدای خورشید؛ و زیارتگاهی برای آنونیتی بانوخدای جنگاوران.

مکان وحشتناک با 8 هزارجسد مومیایی ترسناک

مکان وحشتناک با 8 هزارجسد مومیایی ترسناک

 

8 هزار مومیایی

8 هزار مومیایی

8 هزارجسد مومیایی 8 هزار مومیایی

8 هزار مومیایی

8 هزار مومیایی : یك اتفاق بسیار ساده باعث شد تا چندی پیش بزرگترین مجموعه مومیایی هایی عصر جدید كشف شوند. این اتفاق در حالی افتاد كه دخمه صومعه سیسیل ایتالیا گشوده شد و بازدیدكنندگان از این دخمه، نزدیك به 8 هزار جسد مومیایی شده در حالی كه با میخ های درشت به دیوار آویخته شده بودند را كشف كردند.
8 هزار مومیایی
باستان شناسان در بدو ورود با اتاقی روبه رو شدند كه پر بود از اسكلت های بی شمار انسان هایی كه كنار هم ایستاده بودند و نكته قابل توجه آن بود كه تمامی مومیایی ها بر اساس شغلی كه داشتند كنار هم قرار گرفته بودند. آنها در بدو ورود با اتاقی مربوط به دكترها، اتاقی مربوط به زنان، اتاقی مربوط به دخترهای ازدواج نكرده و البته اتاقی نیز مخصوص كودكان روبه رو شدند. باستان شناسان پی بردند این اجساد كه به طور طبیعی مومیایی شده اند مربوط به مراسمی مذهبی هستند كه در نوع خود بی نظیر است.

به گزارش تکناز براساس اطلاعات به دست آمده، قدیمی ترین نعش موجود در این مقبره مربوط به راهبه سیلوسترو گابیو مربوط می شود كه سال 1599 مرده است. باستان شناسان او را سرسلسله جمع شدن این همه مومیایی كنار هم می دانند. او معتقد بود هوای خشك می تواند باعث ایجاد مومیایی طبیعی در انسان ها و البته زندگی دائمی آنها شود. به همین علت جنازه ها را از دیوار آویزان می كرد تا مایعات درون بدن آنها بتدریج خارج شود و سال ها بعد جنازه هایی كه مانند میوه های خشك شده تغییر حالت داده بودند را با سركه می شست و بعد از آن بود كه لباس های مردگان را برای ایستادن همیشگی شان در حالت مومیایی تنشان می كرد.

وقتی بر اولین پله این دخمه قدم می گذاریم به یاد این جمله از دانته بر روی کتیبه های دروازه های جهنم می افتیم : «هرکس وارد اینجا می شود باید رویاهایش را رها کند»
سرزمین مردگان در حالی در ایتالیا کشف شده است که معروفترین و عجیب ترین جسدی که در این صومعه قرار دارد، جسد دختر بچه ی 2 ساله ای به نام روزالیا لومباردو ملقب به زیبای خفته است که در سال 1920 به این صومعه تحویل داده شده است. جسد این دختر بچه در تابوتی قرار دارد که درب آن از شیشه است. چهره او بعد از گذشت سال ها همچنان طبیعی باقی مانده است.

روزالیا لومباردو ملقب به زیبای خفته

زیرزمین این صومعه به پنج راهرو تقسیم شده است : بخش مردان، بخش زنان، بخش کشیشان صومعه، بخش راهبان و بخشی برای افراد بلند مرتبه جامعه همچون ارتشدارن، دانشمندان و وکلا. در بخش زنان قسمتی را نیز به دختران باکره اختصاص داده اند، که در آن، چهار دختر باکره در کنار یک صلیب آویزان شده اند.

بت خانه و پرستش گاه مشهور سومنات

بت خانه و پرستش گاه مشهور سومنات

پرستش گاه سومنات

پرستش گاه سومنات

پرستش گاه سومنات

پرستش گاه سومنات

تصويرى از بقایای بتخانه و پرستشگاه مشهور سومنات، بزرگترين بت خانه هندوستان ، که به دست سلطان محمود غزنوی غارت شد.

پرستشگاه سومَنات بزرگترین بتخانه هندوستان در شهر سومنات بود. محمود غزنوی از آنجاکه می‌دانست بتخانه سومنات گنجینهٔ زر و سیم و جواهرات است برای تملک آن لشگرکشی عظیمی به سومنات کرد .

او پس از سه روز نبرد، بتخانه را گشود و خود با گرزی که در دست داشت بت اعظم را که از سنگ بود و در حدود ۵ متر طول داشت درهم شکست.

او برای اعلام این پیروزی به همگان پاره‌هایی از آن را به غزنه، بغداد و مکه فرستاد و خود در ۱۰ صفر ۴۱۷ ه. ق به پایتخت بازگشت. قیمت این اشیا را که بدست محمود غزنوی غارت شد در آن روزگار ۲۰ میلیون دینار نوشته‌اند.

صدف‌نوشته آکدی

صدف‌نوشته آکدی

صدف‌نوشته آکدی

صدف‌نوشته آکدی

صدف‌نوشته آکدی یکی از اشیای باستانی است که متعلق به دوران اکد (قومی سامی‌نژاد بود که در شمال خاک میانرودان و در حوالی بغداد کنونی، می‌زیست. این قوم ۲۵۰۰ سال ق.م. در نزاع با سومریان پیروز شدند. در دوره حکومت پادشاهی به نام سارگون از سال ۲۳۳۴ ق.م. تسلط خود را از کرمانشاهان تا شام و دریای مدیترانه گسترش دادند.البته بعد ها جز ایران بود.) می‌باشد. بر این صدف دریایی حلزونی شکل نام ریموش پسر سارگن بزرگ پادشاه کیش (شهر سومری) کنده کاری شده‌است. این اثر متعلق به ۲٬۲۷۰ سال پیش از میلاد (سده بیست و سوم پیش از میلاد) است و در موزه لوور پاریس نگهداری می‌شود. این صدف از یک نفر اهل کنعان (شام) در سواحل مدیترانه و در حالی که می‌خواست با آن رنگ بنفش درست کند، خریداری شده‌است. خاستگاه این صدف دریای سرخ و یا خلیج فارس است.

فلسفه درکوب ها چیست !؟

فلسفه درکوب ها !؟

درکوب

درکوب

 

درکوب‌های قدیم سه نوع بود :

 

مرد کوب :
صدایی بم و خشن داشت و کوبیدن آن نشانگر این بود که مردی پشت در است. اگر مرد خانه حضور داشت که در را می‌گشود، وگرنه زن خانه از پشت در و با تغییر صدا به وسیله بردن انگشت در درون دهان می‌پرسید کیست و چه کار دارد.

زن کوب :
صدایی زیر و ظریف داشت و کوبیدن آن نشانگر آن بود که زنی پشت در است.
در این صورت زن خانه پشت در رفته و آن را می‌گشود.
غریب کوب :
هر گاه غریبه‌ای از روستا یا شهر دیگری به آبادی وارد می‌شد، اولین منزلی را که این کوبه را داشت، دق‌الباب می‌کرد، به این امید که ممکن بود صاحبخانه به او پناه دهد.
اگر صاحبخانه امکان پذیرایی از غریبه را داشت، در را می‌گشود، وگرنه غریبه به خانه بعد مراجعه می‌کرد. ادامه مطلب

نفیلیم‌ چیست؟!

‍نفیلیم‌ چیست؟!

‍نفیلیم‌

نفیلیم‌ها موجوداتی هستند که وجودشان در انجیل عبری مورد تأیید قرار گرفته است و به طور اخص، در سِفر آفرینش و سِفر اعداد، به آن‌ها اشاره شده است. در سایر متون وابسته به انجیل و بعضی نوشته‌های غیرمشهور یهودی نیز از نفیلیم‌ها یاد شده است. آنان را براندازنده می خوانند، زیرا قلب انسان با دیدنشان از حرکت بازمی‌ایستد. برخی می‌گویند آن‌ها بسیار غول‌پیکر بوده‌اند و وقتی به زمین می‌افتادند، زمین می‌لرزید و باعث می‌شد دیگران هم به زمین بیفتند. شاید نفیلیم‌ها دارای اهمیت تاریخی نباشند، اما این موجودات ذهنی باستانی، دارای معانی سؤال‌برانگیزی هستند. عدّه‌ای آنان را حاصل آمیزشِ دوگانه‌ی فرشتگانِ گناهکار و زنانِ انسان می‌دانند. در انجیل عبری، همچنین اشاره شده که ریفیت‌ها و نفیلیم‌ها، نژادهای باستانی غول‌پیکری بوده‌اند در عصر آهن، که گمان می‌رود مرده‌اند، حال آن‌که آنان در جایی از این کره‌ی خاکی، پنهان شده‌اند.

 

‍نفیلیم‌

‍نفیلیم‌

نشان زنجیر در گنجیابی چیست و چه تفسیری دارد

مفهوم نشان زنجیر در گنجیابی ، دوستان در باستان شناسی نماد زنجیر های تودرتو تفسیری بسیار مهمی را دارد که در ادامه به ان اشاره می کنیمنماد زنجیر در دفینه یابی چه تفسیری می تواند داشته باشد
در جهت نوکی از زنجیر که از بقیه متفاوت می باشد، باید کاوش انجام داد. یکی از نقاطی که در شکل زنجیر باید به آن دقت کرد، تعداد حلقه های زنجیر می باشد. این تعداد، تعداد چیزهای متفاوت در محیط می باشد.(برای مثال، زنجیر ۵ حلقه ای، در اطرافش مثل ۵ عدد درخت سرو) معنای دیگرش نیز جاهایی مثل غارهای مخفی می باشد.

نشان زنجیر در گنجیابی اگر تودرتو باشند، نشان این می باشد که باید روی آن به سختی کار کرد.دقت کنید که نشان زنجیر هم می تواند به معنای تله فیزیکی باشد.

نشان زنجیر

تفسیر نشان سنگ چهارخانه یا dama

نشان سنگ چهارخانه یا dama حکاکی شده به شکل جدول چهار خانه در گنجیابی چه نفسیری دارد

نظر اول: این سنگهایی که به نام سنگ dama شناخته می شوند، به محاسباتی نیاز دارد. نشان سنگ چهارخانه به طور قطع رمز گشایی نشده است. با یک نشانه کمکی دیگر بیشتر معنا می دهد. عموما نماد تونل های زیر زمینی و یا راهرو می باشد. ممکن است به دفینه های راهزنان نزدیک باشد. در هر حال به دلیل نشان دادن مکانهای زندگی انسان ها باید مهم تلقی شوند.

نظر دوم: نشان یک راه خطرناک و غیر مستقیم می باشد. این شکل نماد دخمه های زیر زمینی و یا راهرو می باشد. مژده زندگی و حیات زیر زمین را نیز می دهد. ولی این نشانه به تنهایی ما را به هدف نرسانده و باید دنبال نشان دیگر باشیم.

نظر سوم: قطعا نشان مزار می باشد. در اطرافش باید یک جستجوی دقیق انجام شود.

سنگ چهارخانه یا dama

سنگ چهارخانه یا dama