نماد پا با پنج جوغن

نماد پا با پنج جوغن

نماد پا با پنج جوغن : نکته مهم تورفتگی پاشنه پا و جوغن عمیق تری که درپشت پا قرار گرفته.. تمام نمادها درگذشته با محاسباتی که ما در زمان خودمون اسمشو محاسبات ریاضی گذاشتیم کارمیشده .. مسافتهایی که به زرع و……. نام گرفته..

در مورد نماد پا با پنج جوغن یک جوغن تقریبا عمیق در پشت پا و یک مورد هم در کنار نوک پا قرار گرفته و سه جوغن یک اندازه درکنار هم هستن که اینا مقدار مسافتو نشون دادن .. روش ؟؟ مقدار مسافت بین پشت پا و جوغن عمیق رو اندازه گرفته و با سه جمع و در جهت جوغن سمت نوک پا گام برداشه بشه که مایل به راست عکس و به جلو است..

اگر جوغن ها نبودن مال دقیقا پشت پا قرار میگرفت ولی وقتی کنار نمادی جوغن ها به تعداد فرد ایجاد میشوند یعنی پای محاسبات ریاضی در میان است.. زوج بودن تعداد جوغنها تفسیر متفاوت تری دارند و جوغن کوچک جهنده میشود ولی در کل اعداد فرد دارای اهمیت خاصی بودند مثلا هفت جوغان بسیار دارای اهمیت است..هفت تپه و یا هفت چشمه و….

نماد پا با پنج جوغن

نماد پا با پنج جوغن

 

 

محل قرار گیری قبرهای گبری و شناسایی آنها

محل قرار گیری قبرهای گبری و شناسایی آنها

محل قرار گیری قبرهای گبری درشیب تپه ها از بالاترین نقطه تپه تا انتها قرار میگیرند که بر مبنا درجه اجتماعی شخص از پایین شیب تا بالاترین نقطه که شخص مهم قرار گرفته و به صورت چهارطاقی بنا شده است.. جهت قبور گبری بر خلاف قبر مسلمانان است و قبور رو به آفتاب یعنی پا به سمت شرق قرار گرفته است.. را طراف قبرستان ها تل های خاکی کوچکی در چپ و راست شیب قرار دارند که دارای اهمیت خاص تری هستند و اشخاص مهم به صورت شاخص قبور با برجستگی خاک نمایان شده اند..

محل قرار گیری قبرهای گبری و روش حفاری این قبور چیست؟

روش کار این قبور از مرکز تل و یا شرق تل مایل به داخل است که بهترین روش وارد شدن از قسمت انتهایی قبر و پا هست که با تک سنگی مکعبی شکل ولی متحرک مسدود شده است.. گاهی دورن این قبرستانها وکنار چشمه تک سنگهای غریب و حتی درختان کهنسالی قرار دارند که جایگاها دارای نسخه و باری سبک هستند در نهایت عمق 1.5 مترب قرار دارند…

محل قرار گیری قبرهای گبری و شناسایی آنها

محل قرار گیری قبرهای گبری و شناسایی آنها

اهمت درخت سرو در باستان

اهمت درخت سرو در باستان

درخت سرو به دلیل اینکه درختی همیشه سبز است همواره در ایران از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. سرو 4000 ساله ای در نزدیکی ابرقو(یزد) وجود دارد که آن را سرو زرتشت هم می نامند. به غیر از نگاره ها و حجاری ها در پارچه بافی ها هم به گونه ای نماد گیاه یا درخت همان سرو خمیده که بعدها ( ترمه ) نامیده شد دیده می شود. در سایر هنرهای ایرانی مانند مینیاتور هم درخت جای ویژه ای دارد. در اوستا یکی از شش مرحله آفرینش را آفرینش گیاه می دانند.

در تاریخ آمده است که ایرانیان از آغاز به درختکاری علاقه مند بوده اند و در ایران بوستان ها وباغ های آبادان بسیاری بوده است. ریشه این کار را می بایست در فرهنگ وحیانی ایرانیان جست.

"اهمت

کاشتن درَخت از دوران باستان در ایران رواج داشت چنانکه هر فرد به هنگام تولد فرزند خود موظف بود یک نهال (غالبا سرو) بکارد و در خت را به اسم فرزند خود بنامد.

 

خروجی خزانه ها

خروجی خزانه ها

خروجی خزانه ها : اگر خزانه ها جوری کارشده باشند که موقعیت باید جوری می بود که مال برداشته و یا گاها به دست صاحب اموال اضافه میشده این نوع ورودی ها وخزانه ها گاها دارای خروجی هستند..

ودر زمان آرامش و موقعیت نظامی منطقه که در صلح بودند و ترسی از حمله دشمن نبود خروجی کاملا در دسترس بوده و فقط با قرار دادن یک تک سنگ دایره مسدود میشده .. ودلیل دایره بودن این بوده که به دست سربازان بشه حرکت داد و ورودی برای کار در دسترس باشد.. ولی به هرحال در هنگام حمله و نامنظم شدن موقعیت امنیتی مکان اون سنگرو جلوی درب گذاشته و مسدود میکردند و با ملاتی کاملا سنگرو با سخره های بغل یکدست و با خاک و قلوه سنگ های بزرگ کلا دربو چند ده متر اطراف دربو میپوشوندن و کاملا مثل کوهی میشد که رانش کرده طبیعی و دور از دسترس میشد..

و شاید شما بارها در مکانهای باستانی و کنار قلعه ها از کنار چنین مواردی رد شده باشد و به دیدتون چیزی عجیب و غیر طبیعی نیومده باشه.. ولی هواکشها صدرصد در نزدیکی باید وجود داشته باشند و همچنان پایدار هستند …ولی باید دانست که این موارد هیچ وقت بدون نسخه و سند نیستند حالا کجا……مشخص نیست

خروجی خزانه ها

خروجی خزانه ها

دونماد مار و لاکپشت در گنج یابی

دونماد مار و لاکپشت در گنج یابی
مار نشان از مسیر دالانی
ولاکپشت نشان از عمق و استقامت ودفینه است..(اتاقک)
به سر مار…ودست لاکپشت دقت کنید هردو جهت کارو مشخص کردن..
حالا به حالت مار دقت کنید کاملا غیر طبیعی و دارای مطلب است…
بببینید مار دقیقا شکل حفاری این نمادرو داره به کاوشگر نشون میده.
دم مار حالت مربعی رو ایجاد کرده که مسیر انتها و ورودی اتاقک است.. وجوغن مربعی که در انتها دم ما وجود داره که پر شده واین هم خود تفسیر وجود اتاقک است..
و نماد لاک و لاکپشت یعنی فضای سخت و سرپناهی در عمق مثل اتاقک.
پس در جهت دست لاکپشت و سرمار ورودی کاراست که دقیقا کروکی حفاری باید به شکل مار انجام بشود که در انتهای دلان اتاقک قرار گرفته..
مقدار مسافت..(اول شکستگی دم تا سرمار سانت زده شود و هر ده سانت یک متر مقدار کاوش است.) کار و سیستم حفاری به صورت شیب باید انجام شد

نماد مار و لاکپشت در گنج یابی

نماد مار و لاکپشت در گنج یابی

لاکپشتی که ورودی از زیر خودش باشه

لاکپشتی که ورودی از زیر خودش باشه

لاکپشتی که ورودی از زیر خودش باشه چنین حالتی مثل تصویر موردنظرو داره.. باید لاک بزرگ و بی دستوپا درست مثل عکس موردنظر باشه.

به سنگ زیر نماد دقت کنید اهمیت کار به سنگ زیرین نماد هست کاملا مهندسی شده و بنای درست برای ورودی ایجاد کردند..
نماد لاکپشت دارای عمق بالاست حتی چهارده تا هجده مترهم تجاوز میکنه..
دوستان این نماد جز نمادهای حکومتی به حساب میاد و اگر مسیر درست کاربشه در نزدیکی رسیدن به اتاقک مال شما صدرصد قبلش به دالانی باید برخورد داشته باشید و اینکه نمادهایی که خاک از اول کار در عمق چهارمتر به بعد به شما میده با تفسیر درستشون هدایت به مسیر درست میشید و این نکتیه شناخت نمادها در زیر خاک مهم هست که باید کاملا تمرکز بشه روش..

نماد لاکپشت صدرصد در کنارش در هرصورت سرباریو داره..

اگر لاک بزرگ و غیر طبیعی بود کل لاکو تست بگیرید امکان وجود سرباری درون لاک هست و صدالبته اگر فضای خاصی از لاکرو با ساروج درست کرده باشن.مکان سربار میتونه زیر دم و پشت لاک قسمت تخمریز لاکپشت وجود داشته باشه و صدرصد طلا هست..اگر در مرکز لاک جوغن مربع و یا مستعطیلی وجود داشت درهرصورت مسیر درزیر نماد است چه دستو پا باشد چه نباشد ویا جوغن دایره ولی عمیق

لاکپشتی که ورودی از زیر خودش باشه

لاکپشتی که ورودی از زیر خودش باشه

نمادهای جهت دهنده درچاه

نمادهای جهت دهنده درچاه … دوستان موردی که درمورد چاها وجود داره تله های اب هست یعنی مقداری اب درفضای چاه بعداز کارگذاری دفینه رها میشه که گاها بعداز صدها سال خشک شدند البته اگر سیستم انتقال وجود نداشته باشه..
درکل وجود اب و ماندگاری دریک نقطه ایجاد خزه سبزرنگ در دیوارهای چاه میشه که بارفتن داخل چاه فضا قابل برسی نیست چون یک لایه خزه و گل در کل فضا پوشیده شدند..

به همین دلیل در ورودی چاهایی که از،گلو سنگو خاک دستی پر هستن نمادهای دیده میشه که با تفسیر درست نماد شما مسیرو پیدا میکنید..
وجود مسیر انحرافی در عمق بسیار رایج است که بیشتر کاوشگرو به جای هدف به تله هدایت میکنه …..

با پیدا کردن مسیر درست که بیشتر سمت راست چاه قرار داره یک ورودی از کف قرار داده میشده که به فضای خالی اتاقکی شکل کوچک راه پیدا میکنه و صدالبته خالی،، و از اون شما به نقطیه اصلی باید راه پیدا کنید که پلمپ ساروجی ضخیمی است،، ساروجی که برای این ورودیها به کار میرود از نوع سخت است که به دلیل وجود رطوبت واب دارای پشم شتر هستندکه بسیار محکم وغیر قابل نفوذ هستند…

درمورد چاه ها گاها به بیست متر عمق هم میرسد که بسیار ورودی سخت رو ایجاد کردن که اصلا پیشنهاد رفتن و کنجکاوی کردن درمورد این چاهارو نمیکنم چون هم از نظر وجود هوای کم داخل چاه و هم طراحی دیوارها که کار برگشت و بیرون اومدن از چاهرو بسیار سخت میکنه

نمادهای جهت دهنده درچاه

نمادهای جهت دهنده درچاه

خزانه های آلوده | چرا در کنار دفینه ها فضولات حیوانی وجود دارد

خزانه های آلوده | چرا در کنار دفینه ها فضولات حیوانی وجود دارد ؟ دوستان موارد بسیار مهمی که شاید تابحال باهاش برخورد نداشتید این هست که اگر خزانه ها دارای الودگی هستن و جایگاهای که در گذشته حاکمان به صورت سالیانه گاها از روی اموال برداشت و یا اضافه میکردن و با وارد شدن به فضای اتاقک ومحیط ایا الودگی فضا مشکل ساز نمیشده؟؟

ببینید درجایی که اموال بسیار و صدالبته طلا وجود داشته باشد درحجم بسیار بعداز ایجاد اتاقک یک فضایی یک دریک رو روی سقف و یا چهارگوش فضای اتاقک ایجاد میکردن و داخلشو از پهن گاو پر میکردن مخلوط گل واین پهن گاو با ایجاد گرما در خودش و به دلیل گرم بودن گاز مربوط به دفینه این دو همو جذب میکردن و یک فیلتر در فضا ایجاد میشده و تمام الودگی فضا جذب پهن گاو و یا گوسفنندان میشده و هوا کاملا پاک میشده و فقط وظیفیه نگهبان این بوده که هرسال مقداری به ان اضاف کنند..

خزانه های آلوده | چرا در کنار دفینه ها فضولات حیوانی وجود دارد

خزانه های آلوده | چرا در کنار دفینه ها فضولات حیوانی وجود دارد

سه جوغن عمیق و نشان دو مار

سه جوغن عمیق و نشان دو مار

سه جوغن عمیق و نشان دو مار
این سه جوغان نشان از سه چاه دارند که یکی از این چاها دارای اهمیت و محل پنهان کردن دفینه است..
دومار که هرکدوم از روی یک جوغان رد شدن..
و نگاه هردو به یک جوغان است پس اون جوغنی که هردومار بهش نگاه میکنن دارای اهمیته..
یک مار دور یک جوغن به صورت کامل پیچیده…(پلمپ)
و یک مار نصف یک طرف جوغان دیگرو اشاره و در خودش داره..(راه ورود)

سه چاه دراین نقطه وجود داره ..جوغنی که دورشو مار پوشش داده یعنی ورودی مسدود و راهی به درونش رفتن نیست و جوغنی که یک مار نصفشو پوشش داده یعنی این چاه درب به ورود راه میدهد..و مسیر وارد شدن است..
یعنی سه چاه وجود دارد که هر سه به دلیل وجود نماد مار یعنی با دالانی بهم متصل هستند که اتاقک مال درون چاهی قرار گرفته که سر هردومار بهش نگاه میکنند.
این سه چاه به شکل یک مثلث قرار دارند که چاهی که ورودی کار است با سنگی بزرگ مسدود شده است و با وارد شدن وگذر از چاه دوم شما به چاه سوم که مکان اتاقک است میرسید

سه جوغن عمیق و نشان دو مار

سه جوغن عمیق و نشان دو مار

استخوانهایی با اشکال عجیب در گنج یابی و کاوش

دیدن استخوانهایی با اشکال عجیب در کاوش به چه معنی است

دوستان گاهی در کاوش به استخوانهایی با اشکال عجیب درکار برخورد میشه که واقعا تابحال دیده نشده و اصلا مشخص نیست ازچه موجوداتی باقی مانده..
در مواردی مثل تپهاا و کاوش مکانهای مذهبی،مقبرهاا و خزانهای بزرگ بسیار بیشتر دیده شده..

این موارد به اعتقادات گذشتگان ما برمیگردد و یکجواری وجود بعضی ازینها باعث پایداری،مکان و گاهی به اعتقاد اینکه وجود استخوان بعضی از حیوانات میتونسته نگهبان اون خاک باشن و یا به منظور اعتقادی باعث پاکی خاک و پیشکشی به خدایان و قربانی کردن و گذاشتن اجساد در مسیر کار خودش نیز به منظور همین موارد اعتقادی بوده که در دوران باستان مرسوم بوده

استخوانهایی با اشکال عجیب در گنجیابی

به طور مثال استخوان اسبها به دلیل اینکه اسب جایگاه بسیار بالای در گذشته داشته پس میتونه هدییه خوبی به خاک و پاک ماندن خاک مقبره باشه و خود نیست جهت دهندهای مفیدی در کار دفینهای بزرگ در عمق بالا بشمار می امده اند و همینطور اسکلت و استخوانهای انسان و افرادی که در ساخت اون مکان همکاری داشتند..

مورد دیگه نوعی خاک دستریزی وجود دارد که خاک رش اهک و استخوانهای ریز شده و مخلوط بهم رو استفاده میکردن در کار که ترکیب این سه مورد دارای استقامت بسیار زیاد و زد رطوبت خوبی بوده است که بنده خودم در مشاوره کاری که در غاری بود در اراک برخورد داشتم که بسیار از استخوانهای پرندگان و چهارپایان کوچک ترکیب شده بود که این لایه تا دومتر هم کشیده شده بود که بعداز تمام شدن این لایه به سنگچین و گل چرب رسید…
درکل با برخورد به استخوان میشه امیدوار بود که مسیر درست و کار دست انسان در اون نقطه همراه بوده و باید با مشاوره درست در ادامه پیشرفت.

استخوانهایی با اشکال عجیب در گنج یابی و کاوش

استخوانهایی با اشکال عجیب در گنج یابی و کاوش

پیج دفینه یابی و گنج یابی ما را در تلگرام دنبال کنید / عجایب باستان

داستان نبرد قادسیه

داستان نبرد قادسیه

داستان نبرد قادسیه در تاریخ باستان

در شوال ۱۵ چهارهمین سال هجری قمری برابر با (نوامبر ۶۳۶ میلادی) یزدگرد سوم شهریار ایران، سرداری لشکر را به رستم فرخزاد واگذاشت. رستم در این وقت نایب‌السلطنه حقیقی ایران محسوب می‌گشت،او کاملاً از خطر عظیمی که در نتیجه حمله مسلمانان به کشور ایران متوجه دولت ساسانی بود اطلاع داشت پس فرماندهی کل نیروی لشکری را به عهده گرفت و در دفع دشمن جدید کوشش کرد، سپاهی بزرگ در پیرامون پایتخت حاضر شد اما خلیفه عمر دست پیش انداخت.

در همان احوال المثنی بن حارثه الشیبانی سردار عرب بواسطهٔ زخمی که در جنگ پل برداشته بود، درگذشت. از سوی خلیفه عمر بن خطاب، سعد پسر ابی وقاص به جانب عراق مأموریت یافت و با زحمت زیاد سی هزار لشکر در سواد (عراق) گرد آورد. سعد پسر ابی وقاص در قادسیه خیمه افراشت و رستم فرخزاد از فرات عبور کرده، داخل سواد شده، مقابل لشکر عرب صف‌آرائی نمود. جنگ قادسیه که مانند نبرد ایسوس در شمار جنگ‌های قطعی دنیا به‌شمار می‌آید، این هنگام رخ داد. این جنگ در چهار روز متوالی از ۱۳ تا ۱۶ شوال دوام داشت. در آن روز به علت بیماری تب سعد پسر ابی وقاص قادر بر جنگ نبود و خالد بن عرفطه را مأمور این کار ساخت. پیش از آغاز جنگ، چهار هزار نفر از ایرانیان به سپاه عرب‌ها پیوستند و شرط کردند که پس از جنگ به هرکجا که خواستند بروند، با هر قبیله که خواستند هم‌پیمان شوند و سهمی از غنائم ببرند. با شروط آنان موافقت شد و آن‌ها در جنگ با سپاه ایرانیان شرکت کردند.

در روز اول اسب‌های عرب از فیلان که آن‌ها را جلو نگاهداشته بودند فرار کردند. چنین به نظر می‌آمد که فتح با لشکر ایران است، جناحین لشکر اعراب در مضیقه افتاده و روی هم‌رفته خسارت لشکر اعراب بیش از ایرانیان بود.
در روز دوم لشکر امدادی اعراب که از شام رسیده بود، وارد میدان شد و نبردهای تن به تن بین پهلوانان دو سپاه صورت گرفت. هنگام مبارزه سه نفر از سرداران ایرانی که از آن جمله بهمن جاذویه و «بندوان» بودند، کشته شدند؛ ولی نتیجهٔ قطعی بدست نیامد. چند نفر از فراریان لشکر ایران به اعراب آموختند که هرگاه خواسته باشند، دفع فیلان را نمایند، بهترین تدبیر آنست که خرطوم یا چشم آنهارا هدف گیرند.
در روز سوم بار دیگر فیل‌ها در خط جنگ ظاهر شدند، اعراب به همان طریق فیلان را زخمی کرده، آن‌ها را از میدان کار زار بدر بردند. بالاخره فیل‌ها برگشته در لشکر ایران باعث اختلال شدند. دو لشکر به یکدیگر نزدیک شده تا زوال آفتاب با شمشیر و نیزه جنگیدند و فتح نصیب هیچ‌یک از طرفین نشد. پس از جنگ رستم فرخزاد برای آسایش افراد لشکر خویش، از (نهر العتیق) به آنطرف عبور کرد. اعراب به سبب رسیدن قوای عمده‌ای از شام قویدل شده و شب هنگام روحیهٔ اعراب بهتر از روحیهٔ لشکر ایران بود. چون اعراب خیال ایرانیان را دریافتند که شب مایل به استراحت هستند، دسته‌ای از سربازان عرب، همراه دو تن از سرداران لشکر عرب هر کدام جداگانه در تاریکی شب به لشکر ایران شبیخون زده، عده‌ای را کشتند، و جنگ در تمام شب جریان داشت و همین امر موجب جلوگیری از استراحت سربازان خسته شد.
در روز چهارم یعنی روز آخر جنگ باد تند و سوزانی وزیدن گرفت و ریگ سوزان بر روی ایرانیان می‌زد چنان‌که نمی‌توانستند همدیگر را ببینند. اعراب در مرز و بوم خود با این‌گونه گردباد آشنا بودند و بیشتر تاب و توان داشتند. رستم فرخزاد به ناچار به زیر پای شتری به سایه پناه برد. عربی به نام هلال بن علقمه که می‌دانست بار بر شتر درم و دینار است، با ضربت شمشیر بدون اینکه بداند زیر آن بار کیست، طناب آن را برید. لنگه‌ای از بار قطع شده، روی رستم افتاد و از شدت سنگینی کمر رستم بشکست. رستم با همین حال خودرا در رود انداخت و بنای شنا گذاشت. عرب نیز که گویی او را شناخته بود، پشت سر او در آب جست و او را از آب بگرفت و ضربتی به پیشانی اش زد، سرش را برید و بر سر نیزه کرد. سپس روی تخت او رفت و بانگ برآورد که، به خدای کعبه رستم را کشتم. با کشته شدن رستم، در قلب سپاه ایران شکست افتاد، عده‌ای راه هزیمت پیش گرفتند و عده‌ای دیگر همچنان در جنگ پای می‌فشردند و تا پای مرگ ایستادند.
پس از شکست درفش کاویانی که مقدس ترین درفش ایرانیان بود که از ارزش مادی و معنوی زیادی برخوردار بود و فقط در نبرهای مهم این درفش را به همراه میبردند به دست اعراب افتاد.

در مورد جنایات تازیان عرب همین بس خالدابن ولید قسم خورد که اگر بر ایرانیان پیروز شود آنقدر آدم قربانی کند که رود خون را بی افتد و ده ها هزار اسیر را ایرانی را گردن زد.

منبع: تلگرام

داستان نبرد قادسیه

داستان نبرد قادسیه

مشاهده آجر در گنج یابی و کاوش و تشخیص قدمت آجر یا سفال

مشاهده آجر در گنج یابی و کاوش و تشخیص قدمت آجر یا سفال

مشاهده آجر در گنج یابی
معمولا بعد از سنگ چین آجر چین شروع می شود البته در بعضی مکانھا بعد از سنگ چین آثار خود را به شکل کوزه خالی یا آھک مشخص میکنه

ابعاد آجر بر سه دسته است

  • 28× 23 ~24× 7 cm
  • 38× 32 ×6/5 cm
  • 27 ~28 ×28 ×7cm

در دوران ماد کاربرد آجر به صورت نیمه معمول تر شد

  • cm 10 ×33× 33

در دوران پارتیان نیز کاربرد آجر به صورت نیمه بیشتر است.
ابعاد آجرهای یک دژِ مربوط به دوران پارت:

  • 8 × 32 × 32 cm
  • 10 × 40 × 40 cm
  • 9 × 37×37 cm
    شکل عمومی آجرهایی که در طی دوران‌های مختلف بعد از اسلام در بناها بکار گرفته شده، اکثراً چهار گوش یا مربع در اندازه‌های مختلف است.

در قرون اولیهٔ اسلامی کما بیش تنوع آجرهایدوران ساسانی معمول بوده و میانگین ابعاد آجر بیشتر cm10×۳۳×۳۳ است.

در قرن چهارم آجرها به کوچکترین اندازهٔ خود می رسند و میانگین ابعاد آجرها به 5٫5×18 ….5×6
8 می‌رسد.

در دوران سلجوقی آجرهای معمولی بزرگتر می‌شوند و به میانگین 6cm در طول و عرض می‌رسند.

در دوران ایلخانی اندازه‌های گوناگون 18تا38 بکار می‌رفته است. گونهٔ رایج
20 تا22 و با ضخامت4/5 تا5 بوده است. این آجرها از نظر رنگ متنوع هستند: زرد کمرنگ – زرد مایل به قهوه‌ای –قرمز تیره و خاکی
از شاه عباس به بعد ابعاد آجر کما بیش در میانگی23cm در طول و عرض ثابت می‌شود؛ استفاده از آجرهایی به این ابعاد امروز نیز متداول است. (5+24×24)
در دوره زندیه به دلیل نامناسب بودن خاک شیراز، آجرها در لار با ابعاد23/5 تا 24، پخته شده‌اند. آجرهای این دوران به کریمخانی معروف است. آجرهای بزرگ مستطیل «علینقی خانی» از همین دوره در دست است که در لبهٔ باغچه‌ها بکار برده می‌شده‌اند.
اندازه رایج در دوران قاجار
4*19/5*19/5 بوده است.

مشاهده آجر در گنج یابی و کاوش و تشخیص قدمت آجر یا سفال

مشاهده آجر در گنج یابی و کاوش و تشخیص قدمت آجر یا سفال

مشاهده آجر در گنج یابی در کف سازی

ابعاد آجر برای کف سازی متفاوت باآجر بکار رفته دردیوار است. آجر فرش دورهٔ سلجوقی به ابعاد 44*40 بود که به نام آجر نظامی شهرت یافتند؛ و در دوران قاجار برای کف سازی خصوصاً فرش بامها متداول شدند. آجر با ابعاد 20×20
با نام آجر فرشی خوانده می‌شود.
ضخامت آجرها نیز تغییرات زیادی یافت بیشترین ضخامت 13/5سانتی‌متر و کمترین ضخامت حدود3/3cm بوده است

محل برگزاری جشن‌های رامسس دوم فرعون مصر کشفیات جدید باستان شناسی

محل برگزاری جشن‌های رامسس دوم فرعون مصر کشفیات جدید باستان شناسی

کشف آثار باستانی جدید مربوط به رامسس دوم | محل برگزاری جشن‌های رامسس هم کشف شد

تیم کاوش باستان‌شناسی محل مخصوص برگزاری جشن‌ها در عصر رامسس دوم را کشف کردند

این محل جدید و بی‌نظیر متعلق به دوران امپراتوری مصر نوین است که فراخی پرستشگاه هیبیس (آمون- رع) عین شمس را دارد و رامسس دوم در جشن تاج گذاری و جشن معروف مصریان باستان موسوم به جشن سِد، در آن جلوس می‌کرده و یا در دوران پادشاهی رامسس‌ها از این محل برای برگزاری جشن استفاده می‌شده است

جشن سِد، مراسمی در مصر باستان بود که گرامی دارنده تداوم دوران پادشاهی یک فرعون به ‌شمار می‌رفته است. نام این جشن از نام خدای مصری به شکل گرگ، اوپوآوت یا سِد، گرفته شده است

محل برگزاری جشن‌های رامسس دوم فرعون مصر کشفیات جدید باستان شناسی

محل برگزاری جشن‌های رامسس دوم فرعون مصر کشفیات جدید باستان شناسی