ناگفته های تاریخ ماد

ناگفته های تاریخ ماد …

 از تاریخ ماد هیچ نوشته ای به یکی از زبان های ایرانی بجا نمانده است، اما از نوشته های مورخان یونانی اشاراتی به داستان ها و اشعار این دوره شده است.
نمونه ای از داستان های حماسی مادی به روایت کتزیاس از حوادثی است که منجر به پایه گذاری دولت ماد گردید… از داستان های عاشقانه این دوره داستان “زریادَرِس” و “اُداتیس” است که آن را “خارس میتلنی” بدین گونه نقل کرده است :

 “هیستاسپس” و برادر کوچکش زریادرس از ازدواج “آفرودیت و آدونیس ” به دنیا آمده اند . هیستاسپس فرمانروای ماد و سرزمین سفلای آن بود و زریادرس بر نواحی علیای دروازه های کاسپین تا تنائیس حکمرانی داشت و در ان سوی تنائیس “مراثی ها” میزیستند که فرمانروای آنان “اُمارتِس” بود . وی دختری داشت به نام اُداتیس که زیباترین زن آسیا به شمار می رفت. اداتیس زریادرس را در خواب دید و بدو دل بست و زردیارس نیز در خواب مفتون ان دختر شد ، زریادرس کوشید تا اداتیس را به دست اورد اما توفیق نیافت زیرا پدر دختر نمیخواست او را به مرد بیگانه شوهر دهد… دیری نگذشت که امارتِس مادر ان دختر جشن ازدواجی برپا کرد که نزدیکان و اشراف در ان حضور داشتند و از اداتس خواست که جامی شراب به کسی که مایل به ازدواج با او است بدهد.

 زریادرس مادی که اداتیس اورا از پیش از ماجرا اگاه کرده بود با شتاب با ارابه از سرزمین “تنائیس” گذشت و با لباس سکایی به صورت ناشناس وارد تالار جشن شد و اداتیس جام او را پر کرد…. خارس میتلنی مینویسد این داستان در میان مردم اسیا شهرت بسیار داشته و ان را بر دیوارهای معابد و کاخ ها مینوشتند و اشراف اغلب نام اداتیس را بر دختر خود مینهادند… بویس در نظریه ای جالب میگوید داستان اصل مادی دارد و بعدها به همین شکل صورت داستان گشتاسپ و کتایون وارد حلقه داستان های کیانی شده و در شاهنامه منعکس گشته است…

تاریخ ماد