فلسفه درکوب ها چیست !؟
فلسفه درکوب ها !؟
درکوبهای قدیم سه نوع بود :
مرد کوب :
صدایی بم و خشن داشت و کوبیدن آن نشانگر این بود که مردی پشت در است. اگر مرد خانه حضور داشت که در را میگشود، وگرنه زن خانه از پشت در و با تغییر صدا به وسیله بردن انگشت در درون دهان میپرسید کیست و چه کار دارد.
زن کوب :
صدایی زیر و ظریف داشت و کوبیدن آن نشانگر آن بود که زنی پشت در است.
در این صورت زن خانه پشت در رفته و آن را میگشود.
غریب کوب :
هر گاه غریبهای از روستا یا شهر دیگری به آبادی وارد میشد، اولین منزلی را که این کوبه را داشت، دقالباب میکرد، به این امید که ممکن بود صاحبخانه به او پناه دهد.
اگر صاحبخانه امکان پذیرایی از غریبه را داشت، در را میگشود، وگرنه غریبه به خانه بعد مراجعه میکرد.
مرد کوب :
صدایی بم و خشن داشت و کوبیدن آن نشانگر این بود که مردی پشت در است. اگر مرد خانه حضور داشت که در را میگشود، وگرنه زن خانه از پشت در و با تغییر صدا به وسیله بردن انگشت در درون دهان میپرسید کیست و چه کار دارد.
زن کوب :
صدایی زیر و ظریف داشت و کوبیدن آن نشانگر آن بود که زنی پشت در است.
در این صورت زن خانه پشت در رفته و آن را میگشود.
غریب کوب :
هر گاه غریبهای از روستا یا شهر دیگری به آبادی وارد میشد، اولین منزلی را که این کوبه را داشت، دقالباب میکرد، به این امید که ممکن بود صاحبخانه به او پناه دهد.
اگر صاحبخانه امکان پذیرایی از غریبه را داشت، در را میگشود، وگرنه غریبه به خانه بعد مراجعه میکرد.
مرد کوب :
صدایی بم و خشن داشت و کوبیدن آن نشانگر این بود که مردی پشت در است. اگر مرد خانه حضور داشت که در را میگشود، وگرنه زن خانه از پشت در و با تغییر صدا به وسیله بردن انگشت در درون دهان میپرسید کیست و چه کار دارد.
زن کوب :
صدایی زیر و ظریف داشت و کوبیدن آن نشانگر آن بود که زنی پشت در است.
در این صورت زن خانه پشت در رفته و آن را میگشود.
غریب کوب :
هر گاه غریبهای از روستا یا شهر دیگری به آبادی وارد میشد، اولین منزلی را که این کوبه را داشت، دقالباب میکرد، به این امید که ممکن بود صاحبخانه به او پناه دهد.
اگر صاحبخانه امکان پذیرایی از غریبه را داشت، در را میگشود، وگرنه غریبه به خانه بعد مراجعه میکرد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.